ღAsheghanehay Manღ
من ودیوارمجازیم...
شبهايم در تنهايی گذشت
روزهايم نيز!
برای خوابهايم لالايی غم انگيز نبودنت را
می خوانم
و در روزهايم زمزمه نداشتنت را تكرار ميكنم
انگار سالهاست كه رفته ای!!!
انگار سالهاست نبوده ای!!!
انگار كه سالهاست حقيقت تلخ بودنم را انكارم می كنی...
بی خيال مرگ، وقتی كه هر روز بی تو
می ميرم...
بی خيال قرار های نيامده...
وقتی كه اين قرار نا ارام در من رسوب كرده است...!
بی خيال خاطرات...
بی خيال شبهای تبدار...
بی خيال اين حال عاشقانه...
بی خيال اين دل تنگ
بی خيال اين قلب متروک جا مانده از تو
و ...............
بی خيال من...
وقتی كه سالهاست تمام شده ام...!
نظرات شما عزیزان:
برچسب ها: